نویسنده:
منبع:راسخون


 
طبق نوشته های تاریخی، محدوده خیابان خاوران فعلی از چندین قرن پیش متبرک به مدفن مطهر بانویی مکرمه از نوادگان امام موسی کاظم(ع) است که در همه این سال ها مأمن دلدادگان اهل بیت(علیهم السلام) و خانه امید حاجت مندان بوده. در حصار ساختمان های فرسوده و دیوارهای رنگ و رو رفته محله های اتابک و نفیس، بقعه مبارکه ساده اما باصفای سیده ملک خاتون(س)، ارامشی دلپذیر به همسایگانش هدیه کرده و همچون مادری مهربان، آغوشش را برای حاجت مندان دلشکسته ای که از راه های دور و نزدیک با هزاران امید و آرزو به این سو کرده اند، باز کرده، زیارت حرم دلگشای این سیده مکرمه را از دست ندهید.

1- بانوی سیاست و عدالت

می گویند سیده ملک خاتون(س) اولین حاکم زن در دوره اسلامی بود که از سال 387 تا 419 قمری، با کیاست و عدالت در ناحیه ری حکومت کرد. نام اصلی ایشان، شیرین مشهور به ام الملوک، فرزند رستم بن شروین از اسپهبدان خانان باوند در مازندران بود. لقب «سیده» را هم به علت احترام به او داده بودند. ملک خاتون(س) با هوش سرشار خود همیشه همسرش فخرالدوله دیلمی (حاکم ری) را در اداره امور یاری می کرد. به همین دلیل بعد از مرگ فخرالدوله از آن جا که پسرش ابوطالب رستم، ملقب به مجدالدوله خردسال بود، با صلاحدید امرا و با پشتیبانی مردمی، زمام امور به او سپرده شد. سیده ملک خاتون(س) در امور نظامی و جنگی مهارت فراوانی داشت و سربازی دلیر بود. او را زمامداری عادل معرفی کرده اند که چند روز در هفته از نزدیک به امور مردم رسیدگی می کرد. گفته می شود زمانی که ابوعلی سینا از دست ماموران سلطان محمود غزنوی مدام درحال فرار بود، به دربار سیده ملک خاتون(س) پناهنده شد و مدتی را در آرامش در آنجا زندگی کرد اما پسر سیده (مجدالدوله) فرزند ناخلفی بود. وقتی مجدوالدوله به جوانی رسید، هوس حکومت به سرش زد و با توطئه بدخواهانی که نمی توانستند فرمانروایی یک زن را تحمل کنند، علیه مادر کودتا کرد و او را به زندان انداخت اما سیده با کمک کنیزان خود از زندان فرار کرد و به والی خوزستان و کردستان- از دوستان همسرش- پناهنده شد و با کمک سپاهیان او به جنگ پسرش رفت. در رویارویی دو سپاه فرماندهان و سربازان ری وقتی سیده را در سپاه مقابل دیدند به او ملحق شدند و بدین ترتیب سیده بدون جنگ و خونریزی وارد ری شد و این بار پسر راهی زندان شد.
آنچه نام سیده را در تاریخ ماندگار کرده، هوشمندی او در مقابل تهدید سلطان محمود غزنوی است. در تاریخ آمده که سلطان محمود بعد از فتح اکثر شهرهای ایران تصمیم گرفت ملک ری را به تصرف خود درآورد. بنابراین نامه ای تهدیدآمیز به سیده نوشت اما ایشان با جواب هوشمندانه ی خود، سلطان محمود را خلع سلاح کرد. سیده ملک خاتون (س) در پاسخ نوشت: «سرنوشت این نبرد از دو حال بیرون نیست؛ یا تو پیروز خواهی شد یا من. اگر تو پیروز شوی همه می گویند محمود زنی را شکست داد . اگر من فاتح شوم، آبرو و حیثیت تو بر باد خواهد رفت و همگان می گویند محمود با آن همه خدمت و حشم از بیوه زنی شکست خورد». همین جواب هوشمندانه، سلطان محمود را از لشکرکشی به ری منصرف کرد. بعد از این ماجرا، سیده پسرش را بخشید اما برخی مورخین معتقدند علت مرگ سیده در سال 419 قمری، مسموم شدن به دست همین پسر ناسپاس بود. مجدالدوله بعداز مرگ مادر به حکومت ری رسید و در زمان حکومت او بود که ری به دست سلطان محمود تصرف شد. سلطان محمود کتابخانه معروف ری را به آتش کشید و صدها تن از اندیشمندان و متفکرین ری را به جرم ملحد بودن به دارآویخت.

2- یادگاری از سال های دور

ضلع شرقی میدان خراسان را که بگیرید و وارد خیابان خاوران بشوید، نرسیده به فرهنگسرای خاوران، بر سر خیابان شهید برادران سجادی، تابلوی راهنمای امامزاده را خواهید دید. خوب که نگاه کنید، آن انتها بنایی خودنمایی می کند که معماری سردر قدیمی و خشت و آجری اش یادآور کاروانسرهای قدیمی است. از درب سبزرنگ و بزرگ بقعه که عبور کنی، داخل صحن امامزاده مناظر لطیفی انتظارت را می کشد. وسط صحن مکه می ایستی، انگار در مرکززیبایی ها قرار گرفته ای. بنای حرم مستطیل شکل است یا چهار ماشین شاه نشین عمیق و تودار که در چهار طرف قرار گرفته اند. آن روبه رو ساختمانی ساده اما چشم نواز تو را می خواند؛ ساختمانی که شامل یک ایوان آجری و یک رواق سرتاسری است که در سال های اخیر ساخته شده و مشتمل بر دو شبستان است. بی گمان، بقعه خشتی قدیمی تا امروز بارها تیشه مرمت را بر تنش دیده. ایوان بقعه که سال ها بعد به بنا اضافه شده، دارای دیوارهای آجری باطاق های رومی و پوشش ضربی است. گنبد بقعه هم به سبک گنبدهای یک پوش بسیار قدیمی، با آجرهای خفته و راسته ساخته شده است. کارشناسان می گویند فقط گنبد و درب ورودی بقعه، یادگار سال های نخست احداث بناست و بقیه اجزای بقعه متعلق به زمان معاصر است. بنای اصلی حرم از آثار تاریخی زمان فتحعلی شاه قاجار به دست می آید.

3- بهترین سوغات حرم

گفته می شود «نواب علیه سلطنت خانم» ملقب به محترم السلطنه، دختر بدیع الملک میرزا عمادالدوله، از امرای عهد قاجار شبی در خواب دید او را در جوار سیده ملک خاتون(س)دفن کرده اند و همان خواب باعث شد که او تصمیم به مرمت و تزئین بقعه این بانو بگیرد و محلی را هم در آن برای دفن خودش منظور کند. تعمیر کتیبه سنگ مرمر و کاشیکاری های مرقد در سال 1309 قمری و در اواخر دوره ناصرالدین شاه را هم به او نسبت داده اند. دور جدید بازسازی بقعه متبرکه سیده ملک خاتون(س) که از سال 1378 شمسی توسط اداره اوقاف و امور خیریه جنوب شرق شروع شده، علاوه بر نماکاری شامل طرح های توسعه و محوطه سازی و ایجاد فضای سبز است. ضریح چوبی مشبک فرسوده عهد قاجار مرقد هم با یک ضریج جدید مطلا و زیبا تعویض شده. اما همه دیدنی های این امامزاده فقط بنای حرم نیست. فضای سبزی که دورتادور امامزاده را احاطه کرده، از زیبایی هایی است که نمی توان به سادگی از آن چشم برداشت ولی به قول قدیمی های محل، این فضای سبز کجا و آن باغ مصفای قدیمی امامزاده با درختان چنار و توت کهنسالش کجا؟ هنوز هم خاطره توت چیدن زائرینی که می خواستند توت های امامزاده را برای تبرک و سوغات با خود برند، از ذهن اهالی قدیمی محل پاک نشده اما کیست که نداند بهترین سوغاتی که زائرین از این حرم با صفا با خود می برند ، حاجات روا شده آنهاست.پیرمردان و پیرزنان محل، خاطره آن دختر ارمنی را که حدود 50 سال پیش با توسل به سیده شفا پیدا کرد و بعد به رسم قدرشناسی، تمام هزینه تامین برق امامزاده را تقبل کرد، تا امروز برای کوچک ترها نقل کرده اند. یک چیز دیگر هم یادآور خاطرات گذشته است و آن گورستانی است با 500 متر مربع مساحت و حدود 200 سال قدمت که گرداگرد بقعه واقع شده و اکثر ساکنین آن، افراد سرشناس و مهم عهد قاجاریه اند.

4- میهمانان آسمانی حرم

بهشت بی شهید نمی شود. درست است که زائرین سال هاست برای زیارت سیده ملک خاتون(س) به این امامزاده می آیند اما نه سالی است که زائرین بهانه دیگری هم برای حضور در این بارگاه معنوی پیدا کرده اند. از سال 82 که پیکر پنج شهید گمنام در گوشه ای از حیاط حرم دفن شد. دل های بی تاب فراوانی متوجه این نقطه شد. یکی از خانم های زائر می گوید: «این شهدا چیز دیگری هستند. آخر این شهدا گمنامند و هنوز پدران و مادران اینها چشم انتظارند. ما به جای مادران آنها اینجا می آییم». اما این پنج شهید گمنام، تنها میهمانان آسمانی این بارگاه نیستند. محوطه پشت امامزاده هم متبرک به مدفن دو شهید از شهدای 15 خرداد سال 42 است. این شهدا و باقی شهدا از اهالی ورامین وقم که در اعتراض به دستگیری و تبعید امام(ره) کفن پوش به سمت تهران حرکت کرده بودند، وقتی توسط گاردی های رژیم به خاک و خون کشیده شدند، هر کدام بی نام و نشان در گوشه ای به خاک سپرده شدند. به همین دلیل تا چند سال قبل که جست و جوی خانواده این دو شهید به ثمر برسد، آنها هم در زمره شهدای گمنام بودند. حالا مزار این دو شهید 16 و 18 ساله. به نمادی برای یادآوری قیام برای دفاع از حریم ولایت، از همه چیز خود گذشتند.

5- چگونه برویم؟

آن سال ها که هنوز وسایل نقلیه موتوری برای رفت و آمد اهالی پایتخت به کار گرفته نشده بودند، تهران بود و درشکه هایش که خیابان های خاکی شرق و غرب شهر را به هم وصل می کردند.
حاج عین الله همت که تمام 70 سال عمرش را در همسایگی امامزاده سید ملک خاتون(س) گذرانده، در این خصوص می گوید: «از میدان خراسان تا خود امامزاده خط درشکه بود که با دو قران کرایه، زائرین را به امامزاده می رساند. البته آن موقع هم سیستم«دربست» وجود داشت ودرشکه ها، زائرین را در پایان زیارت با یک تومان، دربست به نقاط دورتری مثل راه آهن و سرآسیاب دولاب می بردند». اما حالا اوضاع به کلی فرق کرده و به لطف گسترش سیستم حمل و نقل عمومی، دسترسی به این امامزاده کاملاً آسان شده.
برای رفتن به امامزاده سیده ملک خاتون(س) خودتان را به میدان خراسان برسانید و آن جا سراغ ایستگاه اتوبوس های تندرو خط آزادی- خاوران را بگیرید. از آن جا به بعد تا خیابان امامزاده (ایستگاه اتابک) فقط چهار ایستگاه فاصله است. از اینجا دو گزینه پیش روی شماست؛ اگر دلتان هوای زیارت های قدیم با پای پیاده را کرده، از سر خیابان ذوالفقاری (اتابک) تا تقاطع قربانی (ملایری) که محل امامزاده سیده ملک خاتون(س) است، یک پیاده روی 20 دقیقه ای در انتظارتان است اما اگر دوست دارید زودتر به امامزاده برسید، ماشین های خطی و مسافربرهای شخصی خیابان اتابک هم در خدمت شما هستند. اگر هم مسیرتان به بزرگراه بعثت می خورد، خودتان را می توانید به راحتی از طریق یکی از دسترسی های محلی به خیابان های اتابک یا ناصری (نفیس) به امامزاده برسانید. البته استفاد از بزرگراه بسیج هم می تواند پیشنهاد خوبی باشد. کافی است بعد از گذر از زیر پل بسیج خودتان را به خیابان خاوران برسانید و از آن جا دیگر پیدا کردن خیابان اتابک کار سختی نیست.
منبع: نشریه همشهری آیه شماره 4 / مرداد 91